تا میاد درد دل کنه میگم: ببین قبل تو یکی اومد شروع کنه انقدر بد و بیراه بهش گفتم تا ساکت شد. تو دیگه شروع نکن که بلایی که سر قبلی آوردم سر تو هم میارم. ولم کنید دیگه.
میرید خوشی هاتون را می کنید بعد که گند زدید میاید می گید فلانی چه کنیم؟
میگه اعصاب قشنگ چرا انقدر قاطی هستی؟
میگم نمی دونم امروز همه همین را بهم گفتند
_ اخلاق در حد چغندر
_ آره همینی که هست. تا بدتر از این نشدم، امشب بی خیال ما شو.
_ مال آب و هواست. هوای دلمون پَسِه هانی ! گاهی نیازه واسه یکی بمیریم. کلاً ما مردن را دوست داریم.
_ اوه چه رمانتیک. شمع بیارید به همراهش عود. به به عجب فضای شاعرانه دل انگیزی.
شعرمان می آید. یعنی طبع شعرمان بدجوری شکوفا می شود.
انقدر چرت و پرت میگم که یک لحظه متوجه میشم از زور خنده اشکم سرازیر شده
و دستام برای تایپ جون نداره. میگم: باورت میشه تا حالا توی چت انقدر نخندیده بودم؟
_ آره بابا. از تو هیچ چیزی بعید نیست.
_ زده به سرم آیا؟

_ حالت نا جور بده ها. جون تو دارم ازت می ترسم. نکنه مست کردی؟ راستش را بگو؟ آخه تو آب هم می خوری م س ت میشی.
_
وااااااااااااااای خنده ولم نمی کنه
_ حالا جداً چته ؟
_ باور کن نمی دونم چرا خل شدم
_ هر چی مربوط به خل و چل بازی باشه از تو بر میاد
_ یعنی چه مرگمه ؟
_ یا واقعا شادی؟ یا از غصه زیادی زدی به بی خیالی؟ یا توهم زدی؟
_ گزینه 4. تو خیلی خوش شانسی. خنده هام مال تو شد. بد و بیراه هام مال یک بدبخته دیگه
_ هر چی خواستی بارم کردی آخرش هم میگی خنده هات مال منه ؟ حالت خیلی بده هااااااااااا
_ 


_ همین طور بخند. خوب میشی.
انقدر حال امشبم عجیب و رفتارم متغیر بود که واقعا نمی دونم دلیلش چی بود و از کجا سر چشمه می گرفت؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
سعی می کردم یواش بخندم تا صدای خندیدنم بیرون از اتاق نره و فکر نکنند خل شدم.
ولی دوست جون تو بدون که تمام حرفات برام شیرینه مثل همون چغندره. تو به چغندر قندی خودت، تلخی من را ببخش.